دلایل ناکامی کشتی فرنگی در بلگراد؛ از اصرار به تکرار راه اشتباه تا بازگشت «خاص»
تیم ملی کشتی فرنگی که سال گذشته در پیکارهای جهانی تنها شش امتیاز اختلاف با تیم قهرمان داشت و علیرضا دبیر یک سال در تمامی نشستهایش تأکید میکرد که جایگاه واقعی تیم کشتی فرنگی ایران قهرمانی جهان است و تیم کشتی آزاد سومی جهان؛ یک سال بعد از درخشش اسلو، در بلگراد روزهای تلخی را سپری کرد. تیم ایران با 81 امتیاز در رده چهارم جهان قرار گرفت و تیمهای ترکیه، آذربایجان و صربستان هم در ردههای اول تا سوم ایستادند.
در روز اول مسابقات، پویا دادمرز در 55 کیلوگرم، محمدرضا مختاری در 72 کیلوگرم، محمدعلی گرایی در 77 کیلوگرم و ناصر علیزاده در 87 کیلوگرم روی تشک رفتند. در حالت خوشبینانه برای همه نفرات اعزامی به صربستان شانس مدال قائل بودیم، اما در حالت معمول، لااقل انتظار دو مدال از چهار وزن اول بود که با وجود راهیابی علیزاده به شانس مجدد، او نتوانست حریف ترک را شکست داده و لااقل برنز بگیرد.
بدنهای ناآماده و خسته، بیشتمرینی یا تمرینات اشتباه؟
هر چهار کشتیگیر در دور مقدماتی باختند و بدنها اصلاً آماده و سرحال نبودند. در هر چهار کشتی میزان آمادگی کشتیگیران همه را شوکه کرده بود، این بدنهای خسته و ناآماده، از بیشتمرینی بود یا از تمرینات اشتباه؟ بدنسازی غیرعلمی و پیپرینگ غیراصولی؟ اهل فن شاید بهتر بتوانند در این مورد صحبت کنند.
اگر صرفاً این عدم شادابی و بدنهای بریده شامل چهار وزن اول تیم میشد، شاید یک اتفاق قلمدادش میکردیم، اما در روزهای بعدی هم این مسئله تکرار شد. در مبارزه هادی ساروی 24 ساله با آرتور الکسانیان 31 ساله، این قهرمان ایرانی بود که در تایم دوم به لحاظ بدنی کم آورده بود.
ناصر علیزاده از جمع چهار کشتیگیر روز اول تنها فردی بود که حریفش فینالیست شد و او هم به رپهشارژ رفت، در حالی که مسیرش برای کسب مدال در شانس مجدد با رویارویی دو حریفی از کنگو و ترکیه هموار به نظر میرسید، اما در مبارزه ردهبندی به کشتیگیر ترک باخت و برنز هم نگرفت.
یکهتازی تیمهایی که با نفرات اصلی به بازیهای کشورهای اسلامی رفته بودند
بدن اعضای تیم ملی فرنگی در بلگراد اصلاً خوب و قبراق نبود. در مقابل برخلاف اینکه خیلی گفته میشد تیمهای ترکیه، آذربایجان و ازبکستان که با نفرات اصلی در مسابقات کشورهای اسلامی شرکت کردهاند و از این محل در جهانی بلگراد آسیب خواهند دید، اما عملاً دیدیم در حالی که تیم دوم فرنگی ایران به قونیه رفته بود و تیم اولش تمریناتش را برای شرکت در مسابقات جهانی دنبال کرد، ترکیه و آذربایجان خیلی بهتر از تیم ما نتیجه گرفتند و ایران که مدعی قهرمانی بود، به این شکل ناامیدکننده ظاهر شد.
جایگزینی سلیقه با عدالت؛ عدم شفافیت در انتخاب
رئیس فدراسیون کشتی در این مدت بارها در مورد بودجه کشتی تأکید کرده، عدالت این نیست که به همه رشتهها پول برابر بدهند. این تعریف درستی از عدالت نیست. عدالت در کشتی فرنگی هم این نبود که قهرمانان جهان همه از مرحله اول روی تشک بیایند، اما عدالت این بود که هر کدام باتوجه به شرایطی که دارند از یک جای در انتخابی تیم ملی شرکت کنند، چیزی که در مورد اکثر نفرات اتفاق نیفتاد و چند مدعی دیگر، غیر از آنهایی که سال گذشته توانسته بودند خودشان را تثبیت کنند، با هم رقابت کردند و برد و باخت داشتند، در آخر هم کسی از نظر کادر فنی تیم ملی امتیاز لازم را به دست نیاورد که به رقابت با محمدرضا گرایی، محمدعلی گرایی، پژمان پشتام و محمدهادی ساروی در اوزان 67، 77، 82 و 97 کیلوگرم برسد.
در 55 و 60 کیلوگرم که سال گذشته نتیجه نگرفته بودیم، همان چرخهای که تا برگزاری جام تختی کاملاً شفاف بود، ملاک عمل قرار گرفت. در 63 کیلوگرم مصدومیت نابهنگام میثم دلخانی باعث شد که محمد بنا تصمیم بگیرد از علیرضا نجاتی که مدعی 60 کیلوگرم بود، استفاده کند. محمدرضا مختاری هم که سال گذشته در عضویت تیم بود و نتیجه نگرفته بود، قهرمان جام تختی شد و به تیم ملی رسید. ناصر علیزاده نیز فرد منتخب مثلث رقابتی با حسین نوری و رامین طاهری بود که در جام تختی هر دو حریفش را برد و به تیم ملی رسید، کسی در این وزن نمیتواند مدعی شود که حق علیزاده حضور در جهانی نبوده است.
تنها وزنی که دو بار در آن مسابقه انتخابی رودررو برگزار شد، هم 130 کیلوگرم بود که امین میرزازاده بالاتر از انتظار هم در بلگراد ظاهر شد.
مسئله این است که محمد بنا از روزی که مسئولیت کشتی فرنگی ایران را برعهده گرفته، یک شیوه در انتخابهایش داشته، شیوهای که بیشتر منتج به نتیجه شده: «انتصاب» و یا شاید هم باتوجه به دیدگاهی که او و کادرش نسبت به انتخاب نفرات دارند بهتر باشد آن را «دید سرمربی» بنامیم.
او همیشه قاعده و شیوه خاص خودش را دارد، اغلب هم روی بهترینها دست گذشته، اما مسئله همین دست بردن در انتخابهاست که برای تیم بار ذهنی و روانی ایجاد میکند.
اصرار به انتصاب یا تاکید بر «دید و سلیقه» سرمربی
پژمان درستکار در اولین مرور فنی که تیمش در سالن گرم محل برگزاری مسابقات داشت، بچهها را دور هم جمع کرد و از عدالت گفت، عدالتی که بیشک با اجرای تمام و کمال چرخه، امسال در کشتی آزاد کاملاً پیاده شد. امسال هیچ آزادکاری نتوانست بگوید حقش ضایع شده و کسی پشت خط سلیقه و دید سرمربی نماند و فرصت حضور در مسابقه از هیچ کشتیگیری گرفته نشد.
همین مسئله یک بار سنگین ذهنی و روحی را از کشتیگیران و تیم برمیدارد. در واقع اگر تیم آزاد نتیجه نگیرد، کسی نمیتواند مدعی شود که نفرات بهتر و یا آمادهتری در ایران ماندند و کسی حق آنها را تضییع کرد، چیزی که به خاطر شیوه خاص انتخابی «آقای خاص» همیشه مورد انتقاد کارشناسان و تعدادی از مربیان و کشتیگیران بوده است.
حتی در حالی که به نظر میرسید چرخه انتخابی تیم ملی هم مربوط به تیم ملی آزاد و هم فرنگی باشد، اما این اتفاق صرفاً در مورد کشتی آزاد رخ داد و محمد بنا طبق روال سالهای قبلش با همان شیوه گذشته به کار ادامه داد و هیچگاه نخواست تغییری در شیوه خود ایجاد کند.
عدم درخواست چلنج در کشتی نیمه نهایی علیرضا نجاتی و اینکه خود گرایی از مربیان میخواست که درخواست چلنج داشته باشند، اتفاق چندان خوبی نبود و جایگاه مربیان و کوچینگ را متزلزل نشان میدهد. خیلیها بر این باورند که بعضی از مربیان تیم ملی در سطح این تیم نیستند.
دفاعِ خاک، ضعفی است که در چند سال اخیر بارها و بارها شاهدش بودیم و نتوانستیم برطرفش کنیم. آنالیز، شیوه تمرینات و آمادهسازی تیم هم چیزی است که باید مورد کارشناسی بیشتر و دقیقتر قرار گیرد.
از شانس 10 مدال و قهرمانی تا نمایش ضعیف
تیمی که در 10 وزن شانس مدال داشت و نمیشد هیچکدام از نفرات را بدون شانس دانست، با حداقل مدال به کار خود خاتمه داد. شدیم شبیه سالهایی که کشتی فرنگی به تک مدالها دلخوش بود. تیمی در قامت قهرمانی جهان، حتی روی سکو هم نرفت، آنهم در غیاب روسیه و بلاروس. البته محمد بنا قبلاً هم به درستی گفته بود که در کشتی فرنگی فقط یک روسیه و ایران مدعی نیستند.
بیانصافی است که اشارهای به صحبتهای قبلی او در این زمینه نداشته باشیم: «من خودم عاشق کشتی آزادم و انشاءالله با این نیروهایی که دارند موفق هم میشوند، اما حکایت آزاد با فرنگی زمین تا آسمان فرق میکند. گرجستان، آذربایجان که چند وقت پیش قهرمان اروپا شد، ترکیه که الان تیم خیلی خوبی است، اینها هم خوب هستند. ارمنستان و ایتالیا در برخی اوزان، یا همین صربها و آلمانها، حتی فنلاند، از گوشه گوشه دنیا مدعی مدال هستند. مثل کشتی آزاد نیست که در نبود روسیه، یک تیم آمریکا رقیب ما باشد. نبود روسیه برای کشتی آزاد یک حُسن است که حالا تنها رقابت تیمیاش با آمریکاست، ولی برای ما فرقی نمیکند. البته که تیم روسیه خیلی قویتر بود، ولی الان ما میشویم همان روسیهای که نیست. نگاه کنید روسیه در کشتی آزاد یک دفعه پنج طلا میگیرد، بروید نتایج تمام این سالهایشان را بررسی کنید، اما در نروژ ما چهار طلا گرفتیم و شش طلای دیگر بین شش کشور تقسیم شد. رقابت اینجا خیلی سختتر است».
صربستان که همه را با 4 طلا غافلگیر کرد، اما همین دیدگاه هم کافی بود که کشتی فرنگی بداند با چه جهانی سختی روبهروست، با این وجود همه صحبت از قهرمانی میکردند.
چند طلا و چند جوان سوختند؟
محمد بنا بیشک یکی از بهترین مربیان تاریخ ورزش ایران است، افتخارات بسیاری را برای کشتی فرنگی ما رقم زده و کسی نمیتواند منکر این کارنامه شود. در همه دنیا غیر از روسیه و تا حدودی آمریکا آنهم در سالهای اخیر، فرازونشیب را در همه تیمها دیدهایم. مسئله این است که واقعیت کشتی فرنگی ایران چهار طلا و دو برنز اسلوست و یا دو نقره و یک برنز بلگراد؟
محمد بنا سرمربی که نزدیک به دو دهه مسئولیت فنی تیم ملی فرنگی ایران را برعهده داشته است میتواند بهتر از هر کسی در این خصوص صحبت کند. ضمن اینکه در صربستان علاوه بر نمایش ضعیف تیم ایران، قهرمانی علی ارسلان که کشتیگیر مغضوب محمد بنا بود، بیشتر به چشم آمد. بنا تأکید کرده بود این کشتیگیر را نمیخواهد، ارسلان اما با دوتابعیتی شدن، مقتدرانه مدال طلای جهانی را گرفت و حالا این سؤال پیش میآید از بین کسانی که طی این سالها مغضوب سرمربی تیم ملی بودهاند، چند مدال طلای جهانی سوخته و دوره قهرمانی چند جوان از بین رفته است؟
مربی باهوشی که وقت آمدن و رفتن را خوب میداند
باید دید دیدگاه فدراسیون کشتی در مورد نتیجه تیم ملی فرنگی در بلگراد چیست؟ هر چند جایگاه رفیع محمد بنا در کشتی فرنگی ایران، جایگاهی نیست که استفاده از واژه «برکناری» مناسب و منصفانه به نظر برسد. بنا خودش بهتر از هر کسی میداند وقت آمدن و رفتن چه موقعی است، او مربی فوقالعاده باهوشی است. کسی که تیمش در لندن معجزه کرد و بهترین نتایج را در تاریخ کشتی فرنگی ایران به دست آورد.
انتهای پیام/